حضانت در ایران پس از طلاق

ایرانیانی که در خارج از کشور زندگی می‌کنند همواره دغدغه انجام امور وکالتی، حقوقی و کنسولی را دارند. برای مثال ممکن است برای انجام انواع امور بانکی، اداری، تحصیلیف انحصار وراثت، و ... نیاز باشد که به یکی از اعضای خانواده یا وکیل پایه یک دادگستری در ایران وکالت دهند. با توجه به عدم شفافیت موضوعات وکالتی و کنسولی ایرانیان خارج از کشور، نمی‌دانند برای انجام کدام امور نیاز به حضور در ایران دارند و برای چه اموری باید به وکیل در ایران وکالت دهند. در این مطلب تمرکز اصلی ما بر روی مسئله  انحصار وراثت ایرانیان خارج از کشور است. اینکه آیا برای انجام انحصار وراثت متوفی نیاز به حضور در ایران است یا با وکالت دادن موضوع حل می‌شود.

 

قبل از هر توضیحی بهتر است کمی درباره احوال شخصیه بیشتر بدانیم. احوال شخصیه به مجموعه اموری گفته می‌شود که افراد به واسطه آن دارای حقوقی شهروندی در جامعه می‌شوند. اگر قرار باشد کمی با شفافیت و صراحت بیشتر برای شما توضیح دهیم به مجموعه قوانین مربوط به ازدواج، ارث و وصیت احوال شخصیه گفته می‌شود و به این معنی است که ایرانیان در هر کشور دیگری که زندگی کنند برای امور گفته شده باید قوانین جمهوری اسلامی ایران را در نظر بگیرند.

کودک برای‌ رشد کامل‌ و متعادل‌ شخصیتی‌ خود باید در محیط‌ خانواده‌ و در فضایی‌ مملو از خوشبختی‌، محبت‌ و تفاهم‌ بزرگ‌ شود. نهاد خانواده پیش از آن که در مقدمه کنوانسیون حقوق کودک برجسته شده باشد، در دین مبین اسلام و قوانین کشورمان مورد توجه قرار گرفته و به عنوان شایسته‌ترین و مهمترین بستر رشد کودک معرفی شده است. اما گاهی کودک به دلایلی از جمله جدایی والدین، الزاما از این محیط جدا می‌شود بنابراین حق نگهداری از کودک برای یک طرف یا طرفین و ملاقات والدین با فرزندان تابع قوانین و مقرراتی می‌شود. حفظ و مراقبت کردن، پرورش دادن و تنظیم روابط طفل با دنیای خارج که در قوانین با عنوان “ حضانت طفل ” از آن یاد می‌شود، در موادی از قانون مدنی و همین طور فصل پنجم قانون جدید حمایت خانواده تصریح شده است.

 

حضانت را نباید با ولایت یا حتی تربیت یکی دانست؛ ولایت به معنای قدرت و اختیاری است که قانون برای اداره امور کودک به پدر و جد پدری می‌دهد تا بر اساس مصلحت کودک عمل کنند. این حق پس از مرگ، با وصیت قابل انتقال است. تربیت نیز بیشتر امری معنوی‌ است. در حالی ‌که حضانت عموما ناظر بر نگهد‌اری از جسم کودک است، هر چند که حضانت به طور عام شامل ترییت نیز می‌شود.

وظیفه والدین خلاصه می شود در نگهداری و تربیت اطفال. منظور از نگهداری به کار بردن وسایل لازم برای بقا و رشد  و بهداشت جسمی و روحی کودک مانند خوراک، پوشاندن لباس پاکیزه، تمیز نگهداشتن طفل، شستشوی لباس و امثال آن و آنچه که سن طفل اقتضای آن را دارد و چنانچه طفل بیمار شود پزشک بردن و پرستاری از او حضانت محسوب می شود

 

هزینه نگهداری کودک در واقع همان نفقه فرزند است که بر عهده پدر است. در صورت فوت یا غیبت پدر یا اعسار او هزینه حضانت و نفقه او برعهده جد پدری است.

 

حضانت فرزند

 

حضانت فرزند بعد هفت سالگی با چه شخصی است؟

گفته شد که در صورت جدایی پدر و مادر، حضانت فرزند تا هفت سالگی با مادر اوست و بعد از آن پدر موظف به نگهداری از فرزند است . مگر اینکه از او سلب حضانت شود.

 

حال سوال این است که پدر تا چه زمانی موظف به حضانت و نگهداری از فرزند است. در خصوص فرزند دختر تا نه سال و در خصوص فرزند پسر تا پانزده سال این تکلیف وجود دارد و بعد از آن فرزند بالغ شده و خودش تصمیمی می گیرد که با چه شخصی زندگی کند.

 

سلب حضانت فرزند

طبق ماده ۱۱۷۳ قانون مدنی: هرگاه در اثرعدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد محکمه می تواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای مدعی العموم هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند ، اتخاذ کند .

 

حضانت فرزنددر قانون ایران

 

شرایط حضانت کننده

شرایط شخص حضانت کننده عبارتست از:

 

اسلام

عقل

آزاد بودن

امانت داری

عدم ابتلا به بیماری های واگیردار

حق ملاقات کودک کماکان پابرجاست

اگر پدر و مادر طفلی از هم جدا شوند و حضانت طفل به یکی از آنها سپرده شود یا اینکه هیچکدام صلاحیت حضانت نداشته اند و این حق از آنها سلب شده باشد برای حمایت از پدر یا مادری که حق حضانت خود را به دلیلی از دست داده است و برای رعایت مصلحت طفل ملاقات طفل با والدین در نظر گرفته شده است.

 

در قانون مدنی ماده۱۱۷۴ صراحتاً حق ملاقات را در نظر گرفته است. در صورتی که به علت طلاق یا به هر جهت دیگر ابوین طفل در یک جا سکونت نداشته باشند حق ملاقات با طفل را خواهند داشت.

 

حضانت فرزند

 

حضانت از فرزند نامشروع

در اسلام و به تبع آن ایران، فرزند نامشروع از برخی حقوق محروم است و دلیل آن نیز جلوگیری از زنا و ایجاد فرزند نامشروع اعلام شده است. به همین دلیل می گویند فرزند متولد از زنا به پدر و مادر ملحق نمی شود و از ایشان ارث نمی برد. البته از آنجایی که فرزند نیاز به نگهداری دارد پدر و مادر که سبب ایجاد طفل نامشروع شده اند در نگاهداری از او بر دیگران اولویت دارند.

 

حضانت فرزند در طلاق توافقی

آیا اگر طلاق، توافقی باشد در حضانت فرزند تاثیری دارد؟ خیر قاعدتاً و قانوناً حضانت حق و تکلیف والدین است و نوع طلاق تاثیری در آن ندارد ولی اگر طلاق توافقی باشد زن و مرد می توانند در مورد حضانت با هم توافق کنند.

 

بیشتر بخوانید: دانستنی های طلاق و فسخ نکاح

 

حضانت فرزند با ازدواج مجدد مادر

در ماده ۱۱۷۰ قانون مدنی گفته شده بود که اگر مادر شوهر کند؛ حق حضانت با پدر خواهد بود اما این ماده به موجب ماده ۴۵ قانون جدید حمایت خانواده اصلاح شد و اکنون با وجود ازدواج مجدد مادر، با در نظر گرفتن شرایطی می توان همچنان حضانت کودک خود را عهده دار شود.

 

طبق ماده ۴۵ قانون حمایت خانواده: رعایت غبطه و مصلحت کودکان و نوجوانان در کلیه تصمیمات دادگاه ها و مقامات اجرایی الزامی است.

 

 پس اگر مصلحت کودک در این باشد که همچنان از نظر جسمی و روحی نیاز به ادامه زندگی با مادر دارد، ازدواج مجدد مادر موجب سلب حق حضانت نمی شود.

منبع:تسنیم نیوز

آیا طلاق کار درستی است؟

در چه مواقعی طلاق خوب است؟ زمان طلاق کی فرا میرسد؟

 

آیا زمان طلاق شما نزدیک است؟ آیا اختلافات و درگیری شما با همسرتان به اوج خود رسیده؟ آیا دیگر همسرتان را مانند قبل دوست ندارید؟ آیا فکر می کنید رفتن بهتر از ماندن است؟ یا هنوز برای طلاق دو دل هستید؟ این ها سوالاتی است  که ذهن بسیاری از زوجین را به خود مشغول کرده است.  اگر از آن دسته افراد هستید که فکر می کنید واقعا قدرت ادامه زندگی با همسرتان را ندارید ولی از آن سو به خاطر عواقب طلاق می ترسید بهتر است به مشاوره طلاق مراجعه کنید تا بر حسب شرایط شما و موقعیتی که در آن هستید به شما راهکار دهد.

 

قطعا مشاوره از شما می خواهد بررسی کنید چه زمانی حس کردید که زمان طلاق تان شده یا اصلا از چه زمانی به طلاق فکر کرده اید. مرحله بعدی این است که با خود فکر کنید آیا میتوانید مشکلات همسر خود را ببخشید و به زندگی برگردید؟ تصمیم به طلاقتان درست است یا می شود به زندگی ادامه داد؟ به شما توصیه می کنیم که قبل از هرگونه تصمیمی فکر کنید و عجولانه تصمیم نگیرید. زمان طلاق بستگی به شرایط روحی و قدرت و میزان وابستگی به همسرتان دارد.

 

مناسب ترین زمان طلاق چه زمانی است؟

مناسب ترین زمان طلاق زمانی است که شما حس میکنید به لحاظ جسمی، روحی و فکری و همچنین به لحاظ منطقی ، زمان رفتن رسیده باشد. اما بعضی افراد ممکن است زمان دقیق آن را ندانند و فکر کنند که هنوز امیدی به زندگی دارند. ما آن دسته از افراد را تحسین می کنیم و مطمئن هستیم که هیچ گاه تصمیم عجولانه ای نخواهندگرفت. اما مناسب ترین زمان طلاق زمانی است که همسرتان با این مشکلات درگیر است:

 

اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی

مشکلات شدید اخلاقی (زن بارگی)، خیانت زن

دیوانگی و مشکلات روحی

اختلافات شدید و جنگ و دعوا

مشکلات جنسی مرد

دروغی که منجر به فتنه ای بزرگ شده باشد. مثلا مرد یا زن قبل از ازدواج به دروغ گفته باشند مشکلات جسمی و روحی ندارد.

دخالت بیش از حد خانواده همسرش در شخصی ترین مسائل خانوادگی

سرد شدن روابط عاطفی و زناشویی

مشکلات شدید مالی

چشم چرانی و هیز بودن همسر

عدم درک متقابل در مسائل زندگی

تقاضای جنسی نامتعارف

گرم مزاج بودن و سرد مزاج بودن مرد یا زن ( اختلافات جنسی )

در این صورت قبل از هرگونه تصمیمی به مشاوره خانواده مراجعه کرده و از او کمک بخواهید.

 

چه زمانی باید طلاق گرفت؟

سوال اینجاست که چه زمانی باید طلاق گرفت؟ در گام اول شما احساس میکنید که جسم فیزیکی و روح تان در معرض خطر قرار گرفته. مثلا بعضی اوقات زوجین در زندگی امنیت جانی ندارند و درگیری فیزیکی آن ها بالاست و گاهی کار به ضرب و شتم می رسد. یا به لحاظ روحی، همسرشان دچار بیماری روحی و اختلالات روانی است. قطعا این زندگی به صلاح نیست چون زندگی آن ها مدام تهدید می شود. خصوصا اینکه درآن خانه یک کودک یا نوجوان هم زندگی کند. در این صورت به شما توصیه میکنیم هر چه زودتر این مشکل را حل کنید. اگر فکر می کنید هنوز هم به این رابطه امید هست و امیدوارید که مشکل حل شود با یک مشاوره روانشناسی خبره صحبت کنید تا برحسب شرایط شما و همسرتان راهکارهای کاربردی در اختیارتان قرار دهد. اما اگر دیدید به جایی نرسیدید هر چه زودتر برای طلاق اقدام کنید.

 

اما چه زمانی باید طلاق گرفت:

 

مورد خشونت واقع شده اید

در یک رابطه اشتباه مانده اید و سعی میکنید این رابطه را درست کنید اما هر چه میکنید نمی شود.

همسرتان از شما دوری می کند.

هیچ عشق و علاقه ای میان شما و همسرتان وجود ندارد.

هدف های متفاوتی دارید.

از لحاظ فرهنگی و تحصیلی اختلاف بالایی دارید.

معمولا وابسته شدید به خانواده هستید و نمی توانید میان رابطه زناشویی و رابطه با خانواده فرق قائل شوید.

همسرتان مدام شما را با کسی مقایسه می کند. گاهی به خاطر مشکلات جسمی یا ظاهری تحقیر می شوید و در کل احساس راحتی با شما نمی کند.

طلاق

تصمیم برای طلاق به چه صورت است؟

تصمیم برای طلاق زمانی اتفاق می افتد که  آنقدر تحت فشار هستید که چاره ای جز طلاق نداشته باشید. گاهی در این رابطه تنها شما باید تصمیم بگیرید. شما مدام با خود درگیرید و می گویید باید این رابطه را تمامش کنم؟ من همسرم رو دوست دارم اما اگه بمونم هر روز جهنم می شه. نمی دونم کار درستی می کنم یا نه. اگر در این شرایط هستید سعی کنید با عجله تصمیم نگیرید و احساسات و افکار خود را ارزیابی کنید. اگر بر سر یک موضوع خاص با هم اختلاف دارید اجازه دهید مشاوره ازدواج طلاق برایتان تصمیم بگیرد  که آیا اصلا این تصمیمتان درست است یا شتابزده به این نتیجه رسیدید.

در ابتدا باید این مسئله را بررسی کنید که آیا طلاق آخرین راه شماست یا نه؟ در چه صورت می‌توانید به این نتیجه برسید؟ برای رسیدن به پاسخ موارد زیر را بررسی کنید:

 

_اگر هنوز احساس مثبت و محبتی به همسرتان دارید، دست نگه دارید و بجای جدایی به اصلاح فکر کنید.

 

_اگر همیشه راهتان از هم جدا نبوده و دوره‌های خوبی در زندگی داشتید، هنوز زمان طلاق نیست.

 

_منطقی یا احساسی بودن دلایل طلاق تان را بررسی کنید. تصمیم‌گیری احساسی معمولا نتیجه خوبی نمی‌دهند.

 

_آیا برای جدایی و زندگی بعد از طلاق انگیزه فراوان دارید یا نه؟ اگر بعد از طلاق زندگیتان به بهبود و پیشرفت محسوسی می‌رسد می‌توانید درباره طلاق فکر کنید.

 

_آیا شرایطتان بعد از طلاق نسبت به زندگی بهتر است یا نه؟ اگر مطمئنید بهتر است پس می‌توانید به سمت طلاق بروید.

 

_اگر دو طرف مواضع مشترکی درباره طلاق دارید، به طلاق فکر کنید. طلاق بدون توافق معمولا آسیب آن به دو طرف می‌رسد. طلاق تــوافقی می‌تواند تا حدودی آسیب‌های طلاق را کاهش دهد.

 

اینفوگرافیک چه زمانی طلاق اینفوگرافیک خوب است؟

اینفوگرافیک چه زمانی طلاق اینفوگرافیک خوب است؟

 

مواقعی که باید طلاق گرفت | چه زمانی به طلاق فکر کنیم؟

هرگز نمی‌توانید بنابر تصمیم خودتان و صلاح دید اطرافیان به سمت طلاق بروید. مخصوصا اگر صاحب فرزندی باشید. هیچ طلاق خوب و بدون آسیبی بدون بررسی توسط روانشناس و اطمینان گرفتن از او اتفاق نخواهد افتاد. برخی از مواردی که نشان می‌دهد شما لازم است به جدایی فکر کنید به شرح زیر می‌باشد:

 

1. عدم امید به اصلاح

گاهی مشکلات شما آنقدر اساسی است و یکی از طرفین یا هر دو می‌دانند که نمی‌توانند آن را برطرف کنند. بنابراین در این شرایط زوجین باید تصمیم برای طلاق را جدی تر بررسی کنند. گاهی مشکلات آنقدر بزرگ نیست که قابل حل نباشد اما به مرور زمان به دلیل نا آگاهی زوجین و عدم درخواست کمک از متخصص، مشکلات کوچک تبدیل به غده‌ای بزرگ و غیر قابل حل می‌شود.

 

2. مطمئن شدن از اشتباه بودن انتخاب

زمانی که از انتخاب اشتباهتان مطمئن می‌شوید، به طلاق فکر کنید. اطمینان از اشتباه یعنی زمانی که شما هیچ اشتراکی با همسرتان ندارید و اختلافات در ازدواج شما به حدی است که می‌دانید که هیچ گاه اختلافات از بین نرفته و هیچ اشتراکی به وجود نخواهد آمد.

 

3. خیانت بدون پشیمانی از مواقعی که باید طلاق گرفت

خیانت، مسئله ایست که شاید به خودی خود دلیلی برای طلاق نباشد؛ اما زمانی که همسرتان علاوه بر نیاز جنسی، به دنبال ارضای نیاز عاطفی خود هم بوده باید درباره آن فکر کرد. علاوه بر آن باید فرد خیانتکار عمیقا اشتباه خود را بپذیرد، ارتباط خود با فرد سوم را قطع کرده و اطمینان دهد که هرگز دیگر این اتفاق تکرار نخواهد شد. در غیر این صورت می‌توانید به طلاق فکر کنید. توصیه می‌کنیم به مقاله طلاق به دلیل خیانت مراجعه کنید.

 

4. دور شدن بیش از حد

دور شدن بیش از حد

 

بسیار ناخوشایند است که شما احساس کنید دیگر هیچ احساس و وابستگی به همسر خود ندارید. این مسئله زمانی حاد می‌شود که شما نشانه‌های این دور شدن را در ابتدای مسیر جدی نگیرید و منتظر باشید خودش درست شود. خودش درست نمی‌شود و به مرور زمان کار به جایی می‌رسد که برگشت ممکن نیست. معمولا مواردی که به عنوان پیش بینی کننده های طلاق در زندگی مشترک نمایان می شوند، مستقیما در جدایی و طلاق تاثیرگذارند.

 

5. آزارهای روحی و جسمی

اگر همسرتان به طور دائم با سوء استفاده فیزیکی و روحی اقدام به هـمسر آزاری می کند و برای اصلاح نیز کاری نمی‌کند باید به طلاق فکر کنید. گاهی این رفتار در قالب کتک زدن و درگیری فیزیکی است. اما مشکل اصلی زمانی است که همسرتان به طور دائم با صحبت‌هایش روح و روان شما را بهم می‌ریزد. احترام، عزت نفس، غرور و آرامش شما را با چالش رو به رو کرده‌ است. در این شرایط می‌توان گفت طلاق خوب است و راه نجات شماست.

 

6. عدم تفاهم در فرزند آوری از جمله مواقعی است که باید طلاق گرفت

مسئله دیگر زمانی است که یکی از زوجین بچه می‌خواهد و دیگری نمی‌خواهد. طبیعتا وجود یک فرد دیگر که باب میل یک طرف نیست، آسیب‌های زیادی به فرزند و بعد از آن به جامعه وارد می‌کند. حتی ممکن است این حس عدم تمایل به مرور زمان به احساس تــنفر از فرزند تبدیل شود. فرزندی که محبت یکی از والدینش را نداشته باشد بسیار مستعد آسیب است.

 

7. عدم نتیجه بخشی راه‌کارهای ممکن

اگر مطمئن هستید که تمام راه‌ها برای اصلاح مشکلات و زندگی خود را امتحان کرده اید و دیگر هیچ راهی برای رفتن وجود ندارد، طلاق بهترین راه است. اگر تمام اقدامات شما در خصوص بهبود روابط عاطفی نتیجه بخش نبوده است و همچنان با مسائل زیادی در زمینه مشکلات روابط زناشویی دست به گریبان هستید، شاید طلاق بهترین راه حل باشد. زیرا زندگی در یک تنش دائمی می تواند سلامت روان طرفین را به خطر انداخته و حتی فرزندان نیز در چنین خانواده ای متحمل آسیب های روانی بسیاری خواهند شد.

 

 

مواقعی که باید طلاق گرفت | طلاق در دوران عقد

طلاق در دوران عقد، به دلیل عمیق نشدن رابطه و نبودن فرزند، آسیب کمتری به زوجین وارد می‌کند. برخی از دلایل طلاق در دوران عقد، هزینه‌های زیاد شروع زندگی، نداشتن شناخت کافی از همسر، تفاوت واقعیات زندگی با تصورات شما و به طور کلی پشیمانی بعد از عقد می‌باشد. بنابراین لازم است که در ابتدا و قبل از هرگونه پیوند رسمی، از مشاوره قبل از ازدواج استفاده کنید تا بتوانید تا حد زیادی از جدایی‌ها و مشکلات آینده پیشگیری کنید.

منبع:خبرگزاری آنا

آیا انحصار وراثت اجباری است؟

انحصار وراثت اجباری

انحصار وراثت اجباری

آیا انجام انحصار وراثت اجباری می باشد؟

و معمولاً یکی از سوالاتی که از ما مشاورین مالیاتی و وکلای دادگستری به کرات پرسیده می شود این است که آیا انجام انحصار وراثت اجباری همانگونه که قبلا خدمت شما عرض کردم انحصار وراثت به معنی تعیین نوع و تعداد ورثه برای اینکه محرز شود بعد از فوت متوفی چه افرادی حق ارث بردن و دخل و تصرف در اموال متوفی را دارند و مفهومی غیر از این ندارد بنابراین موضوع حائز اهمیت در بحث انحصار وراثت داشتن مال از جانب متوفی می باشد بنابراین اگر متوفی هیچ گونه مالی اعم از منقول و غیرمنقول حساب بانکی و غیره که جنبه مالی دارد را نداشته باشد بنابراین نیاز به انجام انحصار وراثت وجود ندارد و در حقیقت موضوع منتفی می باشد .

 

آگوست

9

نظر

اشتراک

اگر انحصار وراثت نکنیم

 ارسال توسط ctlawir  در وکیل ارث

فهرست مطالب

 

1 اگر انحصار وراثت نکنیم چه میشود

1.1 اگر گواهی انحصار وراثت گرفته نشده باشد میتوان دارایی را انتقال داد؟

1.2 اگر انحصار وراثت انجام نشده باشد دولت میتوان اموال را توقیف کند؟

1.3 متوفی چند واحد آپارتمان دارد اگر وراث متوفی بین خودشان به توافق رسیده باشند که بدون اقدام برای انحصار وراثت از آپارتمان ها و یا اجاره آن استفاده کنند. آیا از لحاظ قانونی مشکلی دارد؟ یعنی باید حتما برای انحصار وراثت اقدام کنند؟

1.4 تا چه زمانی بعد از فوت متوفی باید گواهی انحصار وراثت اخذ شود؟

2 آیا انحصار وراثت اجباری است

اگر انحصار وراثت نکنیم چه میشود

اگر گواهی انحصار وراثت گرفته نشده باشد میتوان دارایی را انتقال داد؟

ما سه برادر و هفت خواهر هستیم. ما خانه پدری خود را بدون سند و بدون ارث با حضور شرکت حدود یک ماه پیش به مبلغ ۵۵۰ میلیون معامله کردیم و من آن حیاط را از وراث خریداری کردم و همه آن را امضا و امضا کردند. من این کار را کردم ، اما خواهر بزرگترم که مسئول خانه است ، اکنون از دریافت پول خودش امتناع می کند و من باید یک روز دیگر ۲۰۰ میلیون به کل وارث بپردازم. ۱۸۰ میلیون برای دفتر و انتقال سند در توافق نامه قید شده است. اگر ارث محدود شده باشد و در نتیجه سند منتقل شود باید چه کار کنم؟

 

جواب :

 

اول اینکه توجه داشته باشید که هرگونه انتقال ارث تا زمانی که گواهی انحصار وراثت به دست نیاید و مالیات بر ارث پرداخت نشود ، فاقد اعتبار است. دوم اینکه ، آنها ملزم به فروش سهم خود از ارث نیستند و می توانند سهم شما را پرداخت کنند.

اگر انحصار وراثت انجام نشده باشد دولت میتوان اموال را توقیف کند؟

من می خواستم بپرسم آیا این درست است که اگر صاحب مال قبل از مرگ اموال خود را محضری نزد ، یعنی هیچ سابقه قانونی در مورد تقسیم املاک وی وجود ندارد ، پس از مرگ وی دولت در ابتدا ۴۰٪ دارایی او و بقیه ارث با قوانین دو سهم پسران و یک مساوی یا یک سهم دختران بین دختران و پسران تقسیم می شود ، درست است؟

 

جواب :

 

خیر ، درست نیست و تا زمانی که انحصار وراثت انجام نشود ، دولت تحت هیچ شرایطی نمی تواند از ثبت متوفی کسر کند ، بنابراین در سال ۱۹۹۵ ، میزان مالیات بر ارث در اموال غیر منقول مثل املک و مستغلات تا ۵ درصد است.

 

متوفی چند واحد آپارتمان دارد اگر وراث متوفی بین خودشان به توافق رسیده باشند که بدون اقدام برای انحصار وراثت از آپارتمان ها و یا اجاره آن استفاده کنند. آیا از لحاظ قانونی مشکلی دارد؟ یعنی باید حتما برای انحصار وراثت اقدام کنند؟

جواب :

 

در این صورت چنانچه وراث قصد نقل و انتقال داشته باشند دچار مشکل می شوند پیشنهاد می شود نسبت به اخذ انحصار ورثه اقدام نمایید.

 

تا چه زمانی بعد از فوت متوفی باید گواهی انحصار وراثت اخذ شود؟

جواب :

 

گواهی انحصار وراثت باید تا ۶ ماه بعد از فوت متوفی اخذ شود در غیراینصورت برای وراث جریمه در نظر گرفته می شود لازم به ذکر است اخذ گوهی به معنای تقسیم ماترک (اموال ) متوفی نیست.

منبع:فارس نیوز

مجازات کیفری

توجیه مجازات زندان، حبس و سایر مجازات های کیفری 

یکی از انواع واکنش‌های رایج، در نظام‌های کیفری کشورها مجازات حبس است ، این واکنش کیفری در نظام کیفری جمهوری اسلامی ایران نیز با سه هدف عمده در قانون مجازات اسلامی و به‌ویژه در خصوص جرائم مهم پیش بینی شده است. این اهداف عبارتنداز:

1- اصلاح بزهکار از طریق آموزش فنی و حرفه‌ای و پرورش و اصلاح شخصیت اخلاقی و سازگاری وی با اجتماع به منظور زندگی مجدد و مسالمت آمیز وی با جامعه. 

2- حفظ و استمرار نظم و انتظام عمومی و حمایت از جامعه انسانی در مقابله با اعمال مجرمانه بزهکاران.

3- تامین عدالت کیفری از طریق سلب آزادی بزهکار و محرومیت وی از زندگی با اجتماع انسانی و تامین رضایت و تسکین قلوب قربانیان جرائم.

 مجازات حبس در نظام‌های کیفری به دو شکل حبس‌های بلند مدت و کوتاه مدت و بر اساس سه شاخص اهمیت پدیده مجرمانه (جرم) ،شخصیت مرتکب (مجرم)، رابطه جرم و مجرم از سوی قانون‌گذار تقنین شده است.

موضوع قابل بحث این‌است که آیا حبس‌های کوتاه مدت اهداف موصوف را تامین می‌کند یا خیر ؟ واقعیت امر این است حبس‌های کوتاه مدت هیچ ‌یک از اهداف مجازات را تامین نمی‌کند زیرا به لحاظ محدودیت مدت آن هیچ نوع نظام آموزشی و تربیتی و اصلاحی را نمی‌توان نسبت به بزهکار اعمال کرد بلکه بزهکار در اثر ارتباط و معاشرت با سایر بزهکاران سابقه‌دار ، حرفه‌ای و آبدیده‌تر می‌شود و از طریق آموزش‌های مجرمانه در گروه بزهکاران پس از رهایی از حبس به‌دلیل اختلالات و شوک‌های عمیقی که به شخصیت وی وارد شده است، بیش از پیش در صدد هنجار‌شکنی و ضدیت با نظم اجتماعی برخواهد آمد علاوه بر این حبس‌های کوتاه‌مدت تامین‌کننده عدالت کیفری نیست، زیرا اعمال عدالت بالفعل نسبت به بزهکاری که آثار تخریبی بالقوه آن برای جامعه بیشتر باشد نه تنها عدالت نیست بلکه ضد عدالت است خصوصا اینکه با اعمال مجازات‌های جایگزین حبس در جرائم کم اهمیت، هم عدالت کیفری تامین ، هم آلام و دردهای قربانیان جرائم تسکین می‌یابد.

  

https://www.dadgaran.com/Portals/0/QuestionAnswer/thumbs_b_c_9b4a9569100dd665318ef42327422f09.jpg?ver=2020-05-10-094655-583

 

مجازات حبس و زندان در جرایم عمدی

قانونگذار طبق قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، جرائم عمدی را از حیث تعیین مجازات‌های جایگزین حبس به دو قسمت تقسیم کرده است :

الف: جرائم عمدی که مجازات قانونی آنها تا یک سال حبس است؛ این جرائم سه دسته هستند

 

1- جرائم عمدی که حداکثر مجازات قانونی آنها سه ماه حبس است. در این نوع جرائم به حکم ماده 65 قانون مجازات اسلامی دادگاه مکلف است به جای حبس، مرتکب را به مجازات جایگزین حبس محکوم کند چه مرتکب سابقه‌دار باشد و چه سابقه‌ای نداشته باشد.

2- جرائم عمدی که حداکثر مجازات قانونی آنها 91 روز تا شش ماه حبس است . در این جرائم یا مرتکب فاقد سابقه کیفری یا دارای سابقه کیفری است .

الف- مجازات قانونی 91 روز تا شش ماه حبس است و مرتکب فاقد سابقه کیفری است .

در این جرائم نیز قاعده قانونی این‌است که اگر مرتکب فاقد سابقه محکومیت کیفری مندرج در ماده 66 این قانون باشد ، دادگاه قانونا مکلف است به جای حبس به مجازات‌های جایگزین حبس حکم دهد و حق حکم به مجازات حبس را ندارد.

بمجازات قانونی 91 روز تا 6 ماه حبس است و مرتکب دارای سابقه کیفری بند‌های الف و یا ب ماده 66 قانون مجازات اسلامی است ولی از اجرای محکومیت سابق وی پنج سال گذشته است .

در این فرض نیز دادگاه مکلف است به جای حبس، به مجازات جایگزین حبس حکم دهد. زیرا اگر چه مرتکب دارای سابقه محکومیت کیفری مندرج در ماده 66 قانون است ولی چون از اجرای محکومیت سابق پنج سال گذشته است و در نتیجه آثار تبعی محکومیت سابق ساقط و زائل شده و با سپری شدن این مدت کانه مرتکب فاقد سابقه کیفری است و به همین جهت قانونگذار در این فرض نیز محاکم را از اصدار حکم به مجازات حبس ممنوع کرده است .

جمجازات قانونی 91 روز تا شش ماه حبس است و مرتکب دارای سابقه کیفری است و از اجرای محکومیت سابق پنج سال نگذشته است .

در این فرض به حکم مفهوم مخالف ماده 66 قانون مجازات اسلامی اگر مرتکب جرم عمدی که مجازات قانونی آن 91 روز تا 6 ماه حبس باشد و مرتکب سابقا بیش از یک فقره سابقه محکومیت قطعی به حبس تا 6 ماه یا جزای نقدی بیش از ده میلیون ریال یا شلاق تعزیری باشد یا اینکه یک فقره سابقه محکومیت قطعی به حبس بیش از 6 ماه یا حد یا قصاص یا پرداخت بیش از یک پنجم دیه داشته باشد و از اجرای مجازات آن پنج سال نگذشته باشد، دادگاه مکلف به صدور حکم به مجازات حبس است و قانونا نمی‌تواند حکم به مجازات جایگزین حبس بدهد.

3- جرائم عمدی که مجازات قانونی آنها بیش از 6 ماه تا یک سال حبس است .

الف- دادگاه در تعیین مجازات حبس یا تعیین مجازات جایگزین حبس مخیر است و این در صورتی است که اولا مجازات جرم عمدی بیش از 6 ماه تا یک سال حبس باشد ثانیامرتکب فاقد سوابق محکومیت‌های کیفری مندرج در بندهای (الف و ب )باشد ثالثا از اجرای محکومیت های سابق پنج سال گذشته باشد .

ب- دادگاه در تعیین مجازات جایگزین حبس ممنوع است و این در فرضی است که:

اولاًمجازات قانونی جرم عمدی بیش از 6 ماه تا یک سال حبس باشد.

ثانیا : مرتکب دارای یکی از سوابق محکومیت کیفری مندرج در بندهای الف و ب باشد.

ثالثااز اجرای محکومیت سابق پنج سال نگذشته باشد.

قانون کاهش مجازات حبس تعزیری

ماده۱- مجازاتهای مقرر در کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده مصوب ۲/۳/۱۳۷۵ با اصلاحات و الحاقات بعدی به شرح زیر کاهش یافته یا تبدیل می شود:

الف- مجازات حبس موضوع ماده (۶۱۴) قانون(به استثنای تبصره آن) به حبس درجه شش؛

ب- مجازات حبس موضوع ماده (۶۲۱) قانون، در صورتی که ارتکاب جرم به عنف یا تهدید باشد به حبس درجه چهار و در غیر این صورت به حبس درجه پنج؛

پ- تبصره ماده (۶۲۱) قانون، نسخ و در مورد شروع به جرم آن مطابق ماده (۱۲۲) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ عمل می‌شود.

ت- مجازات حبس موضوع ماده (۶۷۷) قانون، در صورتی که میزان خسارت‌وارده یکصد میلیون (۱۰۰,۰۰۰.۰۰۰) ریال یا کمتر باشد به جزای نقدی تا دو برابر معادل خسارت‌وارده؛

ث- مجازات حبس موضوع ماده (۶۸۴) قانون به حبس درجه شش؛

ج- مجازات موضوع مواد (۶۰۸) و (۶۹۷) قانون به جزای نقدی درجه شش؛

ماده۲- یک تبصره به‌شرح زیر به ماده (۱۸) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی الحاق می شود:

تبصره- چنانچه دادگاه در حکم صادره مجازات حبس را بیش از حداقل مجازات مقرر در قانون تعیین کند، باید مبتنی ‌بر بندهای مقرر در این ماده و یا سایر جهات قانونی، علت صدور حکم به بیش از حداقل مجازات مقرر قانونی را ذکر کند. عدم رعایت مفاد این تبصره موجب مجازات انتظامی درجه چهار می‌باشد.

ماده۳- یک تبصره به‌شرح زیر به‌عنوان تبصره (۶) به ماده (۱۹) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ الحاق می‌شود:

تبصره۶- تمام حبسهای ابد غیرحدی مقرر در قانون به حبس درجه یک تبدیل می شود.

ماده۴- صدر ماده (۲۳) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ به‌شرح زیر اصلاح و بندها و تبصره‌های ذیل آن ابقاء می‌شود:

ماده۲۳- دادگاه می‌تواند فردی را که به حد، قصاص یا مجازات تعزیری محکوم کرده است، با رعایت شرایط مقرر در این قانون، متناسب با جرم ارتکابی و خصوصیات وی به یک یا چند مجازات از مجازات‌های تکمیلی بندها و تبصره‌های این ماده محکوم نماید.

ماده۵- ماده (۲۸) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ به‌شرح زیر اصلاح می‌شود:

ماده۲۸- کلیه مبالغ مذکور در این قانون و سایر قوانین از تاریخ تصویب آنها در مورد تمام جرائم و تخلفات از جمله مجازات نقدی، به‌تناسب نرخ تورم اعلام‌شده از سوی بانک مرکزی، هر سه سال یک‌بار به‌پیشنهاد وزیر دادگستری و تصویب هیأت‌وزیران تعدیل و در مورد احکامی که بعد از آن صادر می‌شود، لازم‌الاجراء می‌گردد.

ماده۶- ماده (۳۷) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ به‌شرح زیر اصلاح و یک تبصره به آن الحاق می‌شود:

ماده۳۷‌- در صورت وجود یک یا چند جهت از جهات تخفیف، دادگاه می‌تواند مجازات تعزیری را به‌نحوی که به حال متهم مناسب‌تر باشد به‌شرح زیر تقلیل دهد یا تبدیل کند:

الف‌- تقلیل مجازات حبس به میزان یک تا سه درجه در مجازات‌های درجه چهار و بالاتر؛

ب- تقلیل مجازات حبس درجه پنج و درجه شش به میزان یک تا دو درجه یا تبدیل این مجازات و مجازات حبس درجه هفت حسب مورد به جزای نقدی متناسب با همان درجه؛

پ‌- تبدیل مصادره کل اموال به جزای نقدی درجه یک تا چهار؛

ت- تقلیل انفصال دائم به انفصال موقت به میزان پنج تا پانزده سال؛

ث- تقلیل سایر مجازات‌های تعزیری به میزان یک یا دو درجه یا تبدیل آن به مجازات دیگر از همان درجه یا یک درجه پایین‌تر؛

تبصره‌- چنانچه در اجرای مقررات این ماده یا سایر مقرراتی که به‌موجب آن مجازات تخفیف می¬یابد، حکم به حبس کمتر از نود و یک روز صادر شود، به مجازات جایگزین مربوط تبدیل می¬شود.

ماده۷- یک تبصره به‌شرح زیر به ماده (۴۷) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ الحاق می‌شود:

تبصره- در جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور در صورت همکاری مؤثر مرتکب در کشف جرم و شناسایی سایر متهمان، تعلیق بخشی از مجازات بلامانع است. همچنین تعلیق مجازات جرائم علیه عفت عمومی(به جز جرائم موضوع مواد (۶۳۹) و (۶۴۰) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده مصوب ۲/۳/۱۳۷۵ با اصلاحات و الحاقات بعدی) و کلاهبرداری و کلیه جرائم در حکم کلاهبرداری و جرائمی که مجازات کلاهبرداری درباره آنها مقرر شده یا طبق قانون کلاهبرداری محسوب می‌شود و شروع به جرائم مقرر در این تبصره، بلامانع است. رعایت ماده (۴۶) این قانون در خصوص این تبصره الزامی است.

ماده۸- یک تبصره به‌شرح زیر به ماده (۵۷) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ الحاق می‌شود:

تبصره- مقررات این ماده در مورد حبس‌های تعزیری درجه دو، درجه سه و درجه چهار، در صورت گذراندن یک‌چهارم مدت حبس قابل اِعمال است.

ماده۹- تبصره ماده (۶۲) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ با عنوان تبصره (۱) ابقاء و دو تبصره به‌عنوان تبصره‌های (۲) و (۳) به‌شرح زیر به آن الحاق می‌شود:

تبصره۲- مقررات این ماده در مورد حبس‌های تعزیری درجه دو، درجه سه و درجه چهار نیز پس از گذراندن یک‌چهارم مجازات‌های حبس قابل اِعمال است.

تبصره۳- قوه قضائیه می تواند برای اجرای تدابیر نظارتی موضوع این ماده یا سایر مقرراتی که به موجب آن متهم یا محکوم تحت نظارت الکترونیکی قرار می‌گیرد، با نظارت سازمان زندان ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور از ظرفیت بخش خصوصی استفاده کند. آیین نامه اجرائی این تبصره توسط معاونت حقوقی قوه قضائیه با همکاری مرکز آمار و فناوری و سازمان زندان ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور تهیه می‌شود و به‌تصویب رئیس قوه قضائیه می‌رسد.

ماده۱۰- ماده (۷۲) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ به‌شرح زیر اصلاح می‌شود:

ماده۷۲‌- تعدّد جرائم عمدی که مجازات قانونی حداقل یکی از آنها بیش از یک سال حبس باشد، مانع از صدور حکم به مجازات جایگزین حبس است.

ماده۱۱- ماده (۱۰۴) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ به‌شرح زیر اصلاح و یک تبصره به آن الحاق می‌شود:

ماده۱۰۴- علاوه بر جرائم تعزیری مندرج درکتاب دیات و فصل حدّ قَذف این قانون و جرائمی که به موجب قوانین خاص قابل گذشت می‌باشند، جرائم مندرج در مواد ((۵۳۶)، (۵۹۶)، (۶۰۸)، (۶۰۹)، (۶۲۲)، (۶۳۲)، (۶۳۳)، (۶۴۱)، (۶۴۷)، (۶۴۸)، (۶۶۸)، (۶۶۹)، (۶۷۳)، (۶۷۴)، (۶۷۶)، (۶۷۷)، (۶۷۹)، (۶۸۲)،  (۶۸۴)، (۶۸۵)، (۶۹۰) در مواردی که املاک و اراضی متعلق به اشخاص خصوصی باشد)، (۶۹۲)، (۶۹۳)، (۶۹۴)، (۶۹۷)، (۶۹۸)، (۶۹۹)، (۷۰۰)، (۷۱۶)، (۷۱۷) و (۷۴۴) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) مصوب ۲/۳/۱۳۷۵ و جرائم انتقال مال غیر و کلاهبرداری موضوع ماده (۱) قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۵/۹/۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام، به‌شرطی که مبلغ آن از نصاب مقرر در ماده (۳۶) این قانون بیشتر نباشد و نیز کلیه جرائم در حکم کلاهبرداری و جرائمی که مجازات کلاهبرداری درباره آنها مقرر شده یا طبق قانون کلاهبرداری محسوب می‌شود در صورت داشتن بزه‌دیده و سرقت موضوع مواد (۶۵۶)، (۶۵۷)، (۶۶۱) و (۶۶۵) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) مصوب۲/۳/۱۳۷۵ به‌شرطی که ارزش مال مورد سرقت بیش‌از دویست میلیون(۲۰۰,۰۰۰.۰۰۰) ریال نباشد و سارق فاقد سابقه مؤثر کیفری باشد و شروع و معاونت در تمام جرائم مزبور، همچنین کلیه جرائم تعزیری درجه پنج و پایین‌تر ارتکابی توسط افراد زیر هجده سال در صورت داشتن بزه‌دیده، مشمول تبصره (۱) ماده (۱۰۰) این قانون و ماده (۱۲) قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۴/۱۲/۱۳۹۲ بوده و قابل گذشت است.

تبصره- حداقل و حداکثر مجازات‌های حبس تعزیری درجه چهار تا درجه هشت مقرر در قانون برای جرائم قابل گذشت به نصف تقلیل می‌یابد.

ماده۱۲- ماده (۱۳۴) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ به شرح زیر اصلاح و چهار تبصره ذیل آن حذف می‌شود:

ماده۱۳۴- در تعدّد جرائم تعزیری، تعیین و اجرای مجازات به‌شرح زیر است:

الف- هرگاه جرائم ارتکابی مختلف نباشد، فقط یک مجازات تعیین می شود و در این صورت، دادگاه می¬تواند مطابق ضوابط مقرر در این ماده که برای تعدّد جرائم مختلف ذکرشده، مجازات را تشدید کند.

ب- در مورد جرائم مختلف، هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد، حداقل مجازات هر یک از آن جرائم بیشتر از میانگین حداقل و حداکثر مجازات مقرر قانونی است.

پ- چنانچه جرائم ارتکابی مختلف، بیش از سه جرم باشد، مجازات هر یک، حداکثر مجازات قانونی آن جرم است. در این صورت دادگاه می‌تواند مجازات هر یک را بیشتر از حداکثر مجازات مقرر قانونی تا یک‌چهارم آن تعیین کند.

ت- در تعدّد جرائم درجه هفت و درجه هشت با یکدیگر، حسب مورد مطابق مقررات این ماده اقدام می شود و جمع جرائم درجه هفت و درجه هشت با درجه شش و بالاتر سبب تشدید مجازات جرائم اخیر نمی‌شود. در جمع این جرائم با جرائم درجه شش و بالاتر، به طور جداگانه برای جرائم درجه هفت و درجه هشت مطابق این ماده تعیین مجازات می‌شود و در هر صورت مجازات اشد قابل اجراء است.

ث- در هر یک از بندهای فوق، فقط مجازات اَشد مندرج در دادنامه قابل اجراء است و اگر مجازات اَشد به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل شود یا به موجبی از قبیل گذشت شاکی خصوصی، نسخ مجازات قانونی یا مرور زمان غیرقابل‌اجراء گردد، مجازات اَشد بعدی اجراء می‌شود و در این صورت میزان مجازات اجراءشده قبلی در اجرای مجازات اَشد بعدی محاسبه می¬شود. آزادی مشروط، تعلیق اجرای مجازات و عفو در حکم اجراء است.

ج- در هر مورد که مجازات قانونی فاقد حداقل یا ثابت باشد، اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد دادگاه می تواند تا یک ششم و اگر بیش از سه جرم باشد تا یک چهارم به اصل آن اضافه کند.

چ- در صورتی که در جرائم تعزیری، از رفتار مجرمانه واحد، نتایج مجرمانه متعدد حاصل شود، مرتکب به مجازات جرم اَشد محکوم میشود.

ح- هرگاه در قانون برای جرمی یکی از مصادیق مجازات‌های مندرج در مواد (۲۳) یا (۲۶) این قانون به‌عنوان مجازات اصلی مقرر شده باشد، آن مجازات‌ در هر صورت اجراء می‌شود، حتی اگر مربوط به مجازات غیراَشد باشد. همچنین اگر مجازات اَشد وفق ماده (۲۵) این قانون، فاقد آثار تبعی و مجازات خفیف‌تر دارای آثار تبعی باشد، علاوه بر مجازات اصلی اَشد ، مجازات تبعی مزبور نیز اجراء میشود.

خ- در تعدّد جرم در صورت وجود جهات تخفیف مجازات برای هر یک از جرائم، مطابق مواد (۳۷) و (۳۸) این قانون اقدام میشود.

د- در صورتی که مجموع جرائم ارتکابی در قانون عنوان مجرمانه خاصی داشته باشد، مقررات تعدّد جرم اِعمال نمی¬شود و مرتکب به مجازات مقرر در قانون محکوم میشود.

ماده۱۳- ماده (۱۳۷) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ به‌شرح زیر اصلاح می‌شود:

ماده۱۳۷- هرکس به‌علت ارتکاب جرم عمدی به موجب حکم قطعی به یکی از مجازاتهای تعزیری از درجه یک تا درجه پنج محکوم شود و از تاریخ قطعیت حکم تا حصول اعاده حیثیت یا شمول مرور زمان اجرای مجازات، مرتکب جرم عمدی تعزیری درجه یک تا شش گردد، حداقل مجازات جرم ارتکابی میانگین بین حداقل و حداکثر مجازات قانونی آن جرم است و دادگاه می¬تواند وی را به بیش از حداکثر مجازات تا یک‌چهارم آن محکوم کند.

ماده۱۴- ماده (۱۳۹) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ به‌شرح زیر اصلاح و تبصره آن ابقاء می‌شود:

ماده۱۳۹- در تکرار جرائم تعزیری، در صورت وجود جهات تخفیف مطابق مواد (۳۷) و (۳۸) این قانون اقدام می¬شود.

ماده۱۵- متن زیر به ماده (۷۲۸) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ الحاق می‌شود:

عبارت «حداکثر مجازات کمتر از نود و یک روز حبس و یا» از بند (۱) ماده (۳) قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معیّن مصوب ۲۸/۱۲/۱۳۷۳ و عبارت «یا قانون» از صدر ماده (۱۲۷) این قانون حذف می‌شود و تبصره (۱) ماده (۱) و تبصره (۶) ماده (۵) قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۵/۹/۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام و مصادیق خاص قانونی که در آنها برای شروع به جرم و معاونت در جرمِ مشخص تحت همین عناوین مجازات تعیین شده است و ماده (۶۶۶) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی(تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) مصوب ۲/۳/۱۳۷۵ و تبصره آن نسخ می‌گردد.

قانون فوق مشتمل بر پانزده ماده در جلسه علنی روز سه‌شنبه مورخ بیست و سوم اردیبهشت‌ماه یکهزار و سیصد و نود و نه مجلس شورای اسلامی تصویب شد و در تاریخ ۷/۳/۱۳۹۹ به تأیید شورای نگهبان رسید./

 منبع: پایگاه خبری ایلنا

قانون جدید چک بی محل

برای صدور اجرائیه مراجعه به محاکم دادگستری نیاز نیست

در قانون جدید چک می‌توان در کنار چک کاغذی چک الکترونیکی صادر کرد، همچنین آن دسته از افرادی که دسته چک ندارند، می‌توانند به صورت موردی چک تک برگ بدون عملیات اعتبارسنجی و رتبه‌بندی صادر کنند. اما در این میان عده بسیاری هم هستند که از این راه جدید قانونی سوء استفاده می‌کنند و فکر می‌کنند به دلیل آن که دسته چک ندارند، می‌توانند به راحتی چک صادر کنند.

علی رامبد وکیل  پایه یک دادگستری  در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه حقوقی- قضایی گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به چگونگی برخورد با فردی که دسته چک ندارد و پس از صدور چک به تعهدات خود عمل نمی‌کند، گفت: شخصی که چک تک برگی را صادر کرده و به تعهدات خود عمل نکرده با فردی که دسته چک دارد، هیچ تفاوتی ندارد و همان محدودیت‌ها برای این فرد هم اعمال خواهد شد.

 وی افزود: همچنین ذینفع چک اگر با گواهی عدم پرداخت مواجه شود می‌تواند به دایره اجرایی مراجعه کند و تأمین مالی مورد نیاز خود را بگیرد.

علاوه بر ویژگی‌های گفته شده در قانون جدید چک، جهت صدور مستقیم اجرائیه برای چک‌های بلامحل نیاز نیست که دعوای مطالبه وجه در محاکم دادگستری مطرح شود.

این وکیل پایه یک دادگستری درباره چک‌های بلامحلی که صادر می‌شوند، گفت: در گذشته اگر فردی چک بلامحل صادر می‌کرد، دارنده چک نمی‌توانست اموالی از او را توقیف کند یا فرد صادر کننده چک را ممنوع الخروج کند، به همین دلیل باید حتماً دادخواست برای او تنظیم می‌شد تا حکم توسط دادگاه صادر می‌شد، اما حال دایره اجرای دادگستری بدون نیاز به ثبت دادخواست می‌تواند به  چک‌هایی که گواهی عدم پرداخت دارند ورود پیدا کند و از طریق راهنمایی و رانندگی و ثبت اسناد برای توقیف اموال فرد  اقدام کند.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از صدا و سیما، سخنگوی قانون اجرای قانون جدید چک، گفت: پشت چک‌های جدید صیاد بارکدی وجود دارد که افراد می‌توانند با اسکن آن به طور مستقیم و به آسانی به سامانه استعلام همگانی چک در بانک مرکزی متصل شوند و وضعیت اعتباری صادر کننده چک را بررسی کنند.

نادعلی زاده، افزود: همچنین در چک‌های جدید عبارتی درج شده که به مشتری هشدار می‌دهد باید حتماً چک‌ها در سامانه صیاد ثبت شود و دریافت کننده چک نیز می‌تواند اطلاعات چک را در سامانه بررسی کند.

وی با بیان اینکه چک‌های جدید از ۱۴ فروردین سال آینده در بانک‌ها توزیع می‌شود از مردم خواست چک‌های جدید را از این تاریخ از بانک‌ها مطالبه کنند.

نادعی زاده با اشاره به محدودیت‌هایی که برای صادرکننده چک بلامحل در نظر گرفته شده است، گفت: یکی از مهمترین محدودیت‌ها این است که به میزان مبلغ چک برگشتی موجودی افراد در حساب‌های آن‌ها در بانک‌های دیگر تا زمان تعیین تکلیف چک مسدود می‌شود.